Definify.com
Definition 2025
افراشتن
افراشتن
Persian
Alternative forms
- افراختن (afrâxtan)
Verb
افراشتن • (afrâštan) (present stem افراز (afrâz))
Conjugation
Conjugation of افراشتن
| Note: Hover mouse over Arabic for Latin-alphabet transliterations. | |||||||
| Infinitive | افراشتن | ||||||
|---|---|---|---|---|---|---|---|
| Past Stem | افراشت | ||||||
| Present Stem | افراز | ||||||
| Past Participle | افراشته | ||||||
| Present Participle | افرازنده | ||||||
| Singular | Plural | ||||||
| 1st Person | 2nd Person | 3rd Person | 1st Person | 2nd Person | 3rd Person | ||
| من | تو | او / وی / آن | ما | شما | ایشان / آنان / آنها | ||
| Indicative Mood | Past | افراشتم | افراشتی | افراشت | افراشتیم | افراشتید | افراشتند | 
| Durative Past | میافراشتم | میافراشتی | میافراشت | میافراشتیم | میافراشتید | میافراشتند | |
| Perfect | افراشتهام | افراشتهاﯼ | افراشتهاست | افراشتهایم | افراشتهاید | افراشتهاند | |
| Durative Perfect | میافراشتهام | میافراشتهاﯼ | میافراشتهاست | میافراشتهایم | میافراشتهاید | میافراشتهاند | |
| Pluperfect | افراشته بودم | افراشته بودی | افراشته بود | افراشته بودیم | افراشته بودید | افراشته بودند | |
| Durative Pluperfect | میافراشته بودم | میافراشته بودی | میافراشته بود | میافراشته بودیم | میافراشته بودید | میافراشته بودند | |
| Future | خواهم افراشت | خواهی افراشت | خواهد افراشت | خواهیم افراشت | خواهید افراشت | خواهند افراشت | |
| Aorist | افرازم | افرازی | افرازد | افرازیم | افرازید | افرازند | |
| Present | میافرازم | میافرازی | میافرازد | میافرازیم | میافرازید | میافرازند | |
| Present Progressive | دارم میافرازم | داری میافرازی | دارد میافرازد | داریم میافرازیم | دارید میافرازید | دارند میافرازند | |
| Preterite Progressive | داشتم میافراشتم | داشتی میافراشتی | داشت میافراشت | داشتیم میافراشتیم | داشتید میافراشتید | داشتند میافراشتند | |
| Subjunctive Mood | Present | بیفرازم | بیفرازی | بیفرازد | بیفرازیم | بیفرازید | بیفرازند | 
| Past | افراشته باشم | افراشته باشی | افراشته باشد | افراشته باشیم | افراشته باشید | افراشته باشند | |
| Durative Past | میافراشته باشم | میافراشته باشی | میافراشته باشد | میافراشته باشیم | میافراشته باشید | میافراشته باشند | |
| Pluperfect | افراشته بوﺩه باشم | افراشته بوﺩه باشی | افراشته بوﺩه باشد | افراشته بوﺩه باشیم | افراشته بوﺩه باشید | افراشته بوﺩه باشند | |
| Durative Pluperfect | میافراشته بوﺩه باشم | میافراشته بوﺩه باشی | میافراشته بوﺩه باشد | میافراشته بوﺩه باشیم | میافراشته بوﺩه باشید | میافراشته بوﺩه باشند | |
| Imperative Mood | Affirmative | بیفراز | بیفرازیم | بیفرازید | |||
| Negative | نیفراز | نیفرازیم | نیفرازید | ||||
| Optative Mood | افرازاد | ||||||