Definify.com
Definition 2024
افراشتن
افراشتن
Persian
Alternative forms
- افراختن (afrâxtan)
Verb
افراشتن • (afrâštan) (present stem افراز (afrâz))
Conjugation
Conjugation of افراشتن
Note: Hover mouse over Arabic for Latin-alphabet transliterations. | |||||||
Infinitive | افراشتن | ||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|
Past Stem | افراشت | ||||||
Present Stem | افراز | ||||||
Past Participle | افراشته | ||||||
Present Participle | افرازنده | ||||||
Singular | Plural | ||||||
1st Person | 2nd Person | 3rd Person | 1st Person | 2nd Person | 3rd Person | ||
من | تو | او / وی / آن | ما | شما | ایشان / آنان / آنها | ||
Indicative Mood | Past | افراشتم | افراشتی | افراشت | افراشتیم | افراشتید | افراشتند |
Durative Past | میافراشتم | میافراشتی | میافراشت | میافراشتیم | میافراشتید | میافراشتند | |
Perfect | افراشتهام | افراشتهاﯼ | افراشتهاست | افراشتهایم | افراشتهاید | افراشتهاند | |
Durative Perfect | میافراشتهام | میافراشتهاﯼ | میافراشتهاست | میافراشتهایم | میافراشتهاید | میافراشتهاند | |
Pluperfect | افراشته بودم | افراشته بودی | افراشته بود | افراشته بودیم | افراشته بودید | افراشته بودند | |
Durative Pluperfect | میافراشته بودم | میافراشته بودی | میافراشته بود | میافراشته بودیم | میافراشته بودید | میافراشته بودند | |
Future | خواهم افراشت | خواهی افراشت | خواهد افراشت | خواهیم افراشت | خواهید افراشت | خواهند افراشت | |
Aorist | افرازم | افرازی | افرازد | افرازیم | افرازید | افرازند | |
Present | میافرازم | میافرازی | میافرازد | میافرازیم | میافرازید | میافرازند | |
Present Progressive | دارم میافرازم | داری میافرازی | دارد میافرازد | داریم میافرازیم | دارید میافرازید | دارند میافرازند | |
Preterite Progressive | داشتم میافراشتم | داشتی میافراشتی | داشت میافراشت | داشتیم میافراشتیم | داشتید میافراشتید | داشتند میافراشتند | |
Subjunctive Mood | Present | بیفرازم | بیفرازی | بیفرازد | بیفرازیم | بیفرازید | بیفرازند |
Past | افراشته باشم | افراشته باشی | افراشته باشد | افراشته باشیم | افراشته باشید | افراشته باشند | |
Durative Past | میافراشته باشم | میافراشته باشی | میافراشته باشد | میافراشته باشیم | میافراشته باشید | میافراشته باشند | |
Pluperfect | افراشته بوﺩه باشم | افراشته بوﺩه باشی | افراشته بوﺩه باشد | افراشته بوﺩه باشیم | افراشته بوﺩه باشید | افراشته بوﺩه باشند | |
Durative Pluperfect | میافراشته بوﺩه باشم | میافراشته بوﺩه باشی | میافراشته بوﺩه باشد | میافراشته بوﺩه باشیم | میافراشته بوﺩه باشید | میافراشته بوﺩه باشند | |
Imperative Mood | Affirmative | بیفراز | بیفرازیم | بیفرازید | |||
Negative | نیفراز | نیفرازیم | نیفرازید | ||||
Optative Mood | افرازاد |