Definify.com
Definition 2025
گفته_شدن
گفته شدن
Persian
Verb
- to be called
Conjugation
| گفته شدن (gofté šodán) |
infinitive | ||||||||
|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
| گفته شد (gofté šod) |
past stem | گفته شو (gofté šav) |
present stem | ||||||
| گفته شده (gofté šodé) |
past participle | گفته شونده (gofté šavandé) |
present participle | ||||||
| indicative | |||||||||
| گفته شدیم (gofté šódim) |
ما | گفته شدم (gofté šódam) |
من | past | گفته شویم (gofté šávim) |
ما | گفته شوم (gofté šávam) |
من | aorist |
| گفته شدید (gofté šódid) |
شما | گفته شدی (gofté šódi) |
تو | گفته شوید (gofté šávid) |
شما | گفته شوی (gofté šávi) |
تو | ||
| گفته شدند (gofté šódand) |
آنها | گفته شد (gofté šod) |
وی | گفته شوند (gofté šávand) |
آنها | گفته شود (gofté šávad) |
وی | ||
| گفته میشدیم (gofté mí-šodim) |
ما | گفته میشدم (gofté mí-šodam) |
من | past (imperfect) | گفته میشویم (gofté mí-šavim) |
ما | گفته میشوم (gofté mí-šavam) |
من | present (imperfect) |
| گفته میشدید (gofté mí-šodid) |
شما | گفته میشدی (gofté mí-šodi) |
تو | گفته میشوید (gofté mí-šavid) |
شما | گفته میشوی (gofté mí-šavi) |
تو | ||
| گفته میشدند (gofté mí-šodand) |
آنها | گفته میشد (gofté mí-šod) |
وی | گفته میشوند (gofté mí-šavand) |
آنها | گفته میشود (gofté mí-šavad) |
وی | ||
| داشتیم گفته میشدیم (dấštim gofté mí-šodim) |
ما | داشتم گفته میشدم (dấštam gofté mí-šodam) |
من | past progressive | داریم گفته میشویم (dấrim gofté mí-šavim) |
ما | دارم گفته میشوم (dấram gofté mí-šavam) |
من | present progressive |
| داشتید گفته میشدید (dấštid gofté mí-šodid) |
شما | داشتی گفته میشدی (dấšti gofté mí-šodi) |
تو | دارید گفته میشوید (dấrid gofté mí-šavid) |
شما | داری گفته میشوی (dấri gofté mí-šavi) |
تو | ||
| داشتند گفته میشدند (dấštand gofté mí-šodand) |
آنها | داشت گفته میشد (dấšt gofté mí-šod) |
وی | دارند گفته میشوند (dấrand gofté mí-šavand) |
آنها | دارد گفته میشود (dấrad gofté mí-šavad) |
وی | ||
| گفته شدهایم (gofté šodé-im) |
ما | گفته شدهام (gofté šodé-am) |
من | present perfect | گفته شده بودیم (gofté šodé búdim) |
ما | گفته شده بودم (gofté šodé búdam) |
من | pluperfect |
| گفته شدهاید (gofté šodé-id) |
شما | گفته شدهای (gofté šodé-i) |
تو | گفته شده بودید (gofté šodé búdid) |
شما | گفته شده بودی (gofté šodé búdi) |
تو | ||
| گفته شدهاند (gofté šodé-and) |
آنها | گفته شده است (gofté šodé ast) |
وی | گفته شده بودند (gofté šodé búdand) |
آنها | گفته شده بود (gofté šodé búd) |
وی | ||
| گفته خواهیم شد (gofté xâhím šod) |
ما | گفته خواهم شد (gofté xâhám šod) |
من | future | |||||
| گفته خواهید شد (gofté xâhíd šod) |
شما | گفته خواهی شد (gofté xâhí šod) |
تو | ||||||
| گفته خواهند شد (gofté xâhánd šod) |
آنها | گفته خواهد شد (gofté xâhád šod) |
وی | ||||||
| subjunctive | |||||||||
| گفته شده باشیم (gofté šodé bấšim) |
ما | گفته شده باشم (gofté šodé bấšam) |
من | past | گفته بشویم (gofté béšavim) |
ما | گفته بشوم (gofté béšavam) |
من | present |
| گفته شده باشید (gofté šodé bấšid) |
شما | گفته شده باشی (gofté šodé bấši) |
تو | گفته بشوید (gofté béšavid) |
شما | گفته بشوی (gofté béšavi) |
تو | ||
| گفته شده باشند (gofté šodé bấšand) |
آنها | گفته شده باشد (gofté šodé bấšad) |
وی | گفته بشوند (gofté béšavand) |
آنها | گفته بشود (gofté béšavad) |
وی | ||
| گفته بشوید (gofté béšavid) |
شما | گفته بشو (gofté béšô) |
تو | imperative | |||||
| گفته شدن (gofté šodán) |
infinitive | ||||||||
|---|---|---|---|---|---|---|---|---|---|
| گفته شد (gofté šod) |
past stem | گفته شه (gofté še) |
present stem | ||||||
| گفته شده (gofté šodé) |
past participle | گفته شونده (gofté šavandé) |
present participle | ||||||
| indicative | |||||||||
| گفته شدیم (gofté šódim) |
ما | گفته شدم (gofté šódam) |
من | past | گفته شیم (gofté šim) |
ما | گفته شم (gofté šam) |
من | aorist |
| گفته شدین (gofté šódin) |
شما | گفته شدی (gofté šódi) |
تو | گفته شین (gofté šin) |
شما | گفته شی (gofté ši) |
تو | ||
| گفته شدن (gofté šódan) |
اونها | گفته شد (gofté šod) |
اون | گفته شن (gofté šan) |
اونها | گفته شه (gofté še) |
اون | ||
| گفته میشدیم (gofté mí-šodim) |
ما | گفته میشدم (gofté mí-šodam) |
من | past (imperfect) | گفته میشیم (gofté mí-šim) |
ما | گفته میشم (gofté mí-šam) |
من | present (imperfect) |
| گفته میشدین (gofté mí-šodin) |
شما | گفته میشدی (gofté mí-šodi) |
تو | گفته میشین (gofté mí-šin) |
شما | گفته میشی (gofté mí-ši) |
تو | ||
| گفته میشدن (gofté mí-šodan) |
اونها | گفته میشد (gofté mí-šod) |
اون | گفته میشن (gofté mí-šan) |
اونها | گفته میشه (gofté mí-še) |
اون | ||
| داشتیم گفته میشدیم (dấštim gofté mí-šodim) |
ما | داشتم گفته میشدم (dấštam gofté mí-šodam) |
من | past progressive | داریم گفته میشیم (dấrim gofté mí-šim) |
ما | دارم گفته میشم (dấram gofté mí-šam) |
من | present progressive |
| داشتین گفته میشدین (dấštin gofté mí-šodin) |
شما | داشتی گفته میشدی (dấšti gofté mí-šodi) |
تو | دارین گفته میشین (dấrin gofté mí-šin) |
شما | داری گفته میشی (dấri gofté mí-ši) |
تو | ||
| داشتن گفته میشدن (dấštan gofté mí-šodan) |
اونها | داشت گفته میشد (dấšt gofté mí-šod) |
اون | دارن گفته میشن (dấran gofté mí-šan) |
اونها | داره گفته میشه (dấre gofté mí-še) |
اون | ||
| گفته شدهایم (gofté šodím) |
ما | گفته شدهام (gofté šodám) |
من | present perfect | گفته شده بودیم (gofté šodé búdim) |
ما | گفته شده بودم (gofté šodé búdam) |
من | pluperfect |
| گفته شدهاین (gofté šodín) |
شما | گفته شدهای (gofté šodí) |
تو | گفته شده بودین (gofté šodé búdin) |
شما | گفته شده بودی (gofté šodé búdi) |
تو | ||
| گفته شدهان (gofté šodán) |
اونها | گفته شده (gofté šodé) |
اون | گفته شده بودن (gofté šodé búdan) |
اونها | گفته شده بود (gofté šodé bud) |
اون | ||
| subjunctive | |||||||||
| گفته شده باشیم (gofté šodé bấšim) |
ما | گفته شده باشم (gofté šodé bấšam) |
من | past | گفته بشیم (gofté béšim) |
ما | گفته بشم (gofté béšam) |
من | present |
| گفته شده باشین (gofté šodé bấšin) |
شما | گفته شده باشی (gofté šodé bấši) |
تو | گفته بشین (gofté béšin) |
شما | گفته بشی (gofté béši) |
تو | ||
| گفته شده باشن (gofté šodé bấšan) |
اونها | گفته شده باشه (gofté šodé bấše) |
اون | گفته بشن (gofté béšan) |
اونها | گفته بشه (gofté béše) |
اون | ||
| گفته بشین (gofté béšin) |
شما | گفته بشو (gofté béšô) |
تو | imperative | |||||